به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: این روزنامه از قول کارشناس سیاسی خود، تحلیل اقتصادی بیرون داده و نوشته است: «موانع احیای مذاکرات برجام زیاد است اما باید روی چگونگی برخورد با این موانع کارشود تا بتوانیم از آنها بگذریم و به هدفی که رفع تحریمهای آمریکاست، برسیم. ولی برخی مواضع و جهتها به گونهای نیست که بخواهد به یک مصالحه و تعامل در جهت رفع تحریمها منتهی شود. درحالی که اگر جمهوری اسلامی ایران با شناخت و درک محدودیتها، ظرفیتها و فرصتها به مذاکرات برجامی نگاه کند، مسیر، مسیری هست که میشود با رفع موانع به هدفی که میخواهد، برسد.
مجموعه مواضع و دیدگاههای آقای باقریکنی و دیگر دولتمردان چشمانداز مبهمی از روند مذاکرات هستهای پیش روی ما گذاشته. شاید سیاست، سیاستی نباشد که بخواهند یک جواب «نه» بدهند یا اینکه بخواهند رویکردی را در پیش بگیرند که برجام احیا بشود. شاید دیدگاه و مواضعی در دستور کار داشته باشند که مسئولیت شکست برجام را به گردن طرف مقابل یا دولت سابق بیندازند. اما این رویکرد، رویکردی نیست که بخواهد منافع و امنیت ملی در حد مطلئب تامین کند. شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور وخیم است و همگان با پوست و گوشت خود دارند این شرایط را تجربه میکنند. قطعا احیای برجام به رشد و رونق اقتصادی کشور کمک میکند. برجام یک توافقنامه بدون اشکال نیست و کسی منکر این نمیشود، اما به هر حال یک فرصت است و اگر از آن استفاده نشود، پیامدهای سنگینی برای کشور به همراه خواهد داشت.
امیدواریم دولتمردان شرایط اقتصادی و اجتماعی را دقیقتر درک کنند و بدانند برجام چه بخواهند، چه نخواهند به اقتصاد و معیشت مردم پیوند خورده. با سخن گفتن از اینکه زندگی و معیشت مردم را از برجام جدا میکنیم، صرفا مشکل حل نمیشود.چه خوشمان بیاید، چه نیاید، این واقعیتی است که الان در جامعه وجود دارد و همه دنبال این هستند که برجام به اقتصاد کشور شوک وارد کند».
فارغ از استدلالهای سیاسی غلط این کارشناس سیاسی، درباره وجه اقتصادی ماجرا کافی است به اظهارات اکبر فرشاد مومنی (کارشناس اقتصادی اصلاحطلب) استناد کنیم که پس از برجام و در بحبوحه هیجانسازیهای سیاسی مدعی رونق اقتصادی حاصل از برجام، اوایل آبان 95 در گفتوگو با روزنامه آرمان هشدار داد: «واقعیت این است که رشد اقتصادی سال ۹۵ یک رشد به غایت بیکیفیت بوده است و این همان مسئلهای بود که حتی دستگاههای ذیربط داخلی نیز بارها به آن اشاره کردهاند. زیرا رشد بیکیفیت بنا بر تعریف رشد مبتنی بر خامفروشی، دلالی، سوداگری و ترویج تجارت پول است. در حالی که مسالهای که برای کشور نجاتبخش است افزایش فرصتهای شغلی مولد در کنار افزایش توان رقابت اقتصادی ملی است که ریشه در ارتقای بنیه تولید ملی دارد.
واقعیت این است که رشد اقتصادی ۹۵ هیچیک از این ویژگیها را ندارد. بنابراین رشد حاصل شده بیش از اینکه به کار ملت و کشور بیاید به کار رقابتهای جناحی و سیاسی میآید و گرهی از مشکلات کشور باز نخواهد کرد... در این شرایط بسیار پیچیده که تولیدکنندگان ایران در شرایط بحرانی روزگار میگذرانند همچنان مشاوران اقتصادی دولت به صراحت میگویند که نباید به تولیدکنندگان اعتنایی کرد، در حالیکه بقا و امنیت ملی کشور، کیفیت زندگی مردم و توان رقابت اقتصاد ملی تابعی از وضعیت تولیدکنندگان است. به همین علت باید به صراحت گفت که مشکل کار، گزارشهای غلط مشاوران اقتصادی به روحانی است... برای بخش بزرگی از جمعیت در ایران کارد به استخوان رسیده است... رئیسجمهور حداقل باید در سال پایانی مسئولیت خود متوجه شوند که یکی از ریشههای عدم توفیق در حوزه اقتصاد به خاطر این مسئله است که در حیطه مشاوران اقتصادی خواسته شده که بر روی یک پا حرکت شود و اتفاقا پایی هم که انتخاب کردند یک پای شکسته بود که عدم صلاحیت و کفایت خود را طی چند سال گذشته به اندازه کافی نشان داده است.»